يه بار تو خونه با خونواده بحثم شد حسابييي!!!
من هم داد و هوار رو را ه انداختم.و براي اينكه بترسونمشون الكي گفتم من اصلا خودمو مي كشم!
باورتون نمي شه مامانم رفت چاقو آشپزخونه رو اورد داد دستم بابام برام طناب آورد خواهرم مرگ موش . داداش گودزيلام هم گفت ببخشيد داداش من چيزي ندارم تقديم كنم بيا اين پشت بوم راهش ازين وره
يعني من هاج و واج كه با اين درياي محبت چه كنم
ولي ديگه آدم شدم.
بازدید: