خندوانه
 

يه بار تو خونه با خونواده بحثم شد حسابييي!!!
من هم داد و هوار رو را ه انداختم.و براي اينكه بترسونمشون الكي گفتم من اصلا خودمو مي كشم!
باورتون نمي شه مامانم رفت چاقو آشپزخونه رو اورد داد دستم بابام برام طناب آورد خواهرم مرگ موش . داداش گودزيلام هم گفت ببخشيد داداش من چيزي ندارم تقديم كنم بيا اين پشت بوم راهش ازين وره
يعني من هاج و واج كه با اين درياي محبت چه كنم
ولي ديگه آدم شدم.

امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۴ تير ۱۳۹۵ ] [ ۰۸:۵۰:۵۴ ] [ ايران رادا ] [ نظرات (0) ]
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
مطالب تصادفی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 2
دیروز : 3
افراد آنلاین : 1
همه : 84
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
آرشيو مطالب
امکانات وب